سخن گفتن از شخصيت بينظير فاطمه (س) شم بهشتي ميخواهد، چه اينكه پيامبر خدا فرمود:
كلما اشتقت الي رائحه الجنه شممت رائحه ابنتي فاطمه. 1
هر زمان مشتاق بوي بهشت ميشوم دخترم فاطمه (س) را ميبويم و بوي بهشت از او استشمام ميكنم.
و در روايتي كه فريقين بر آن تأكيد دارند پيامبر خدا (ص) در شب معراج از بهشت عبور ميكرد، جبرئيل امين از ميوه درخت طوبي به آن حضرت داد و هنگامي كه به زمين بازگشت نطفه فاطمه (س) از آن ميوه بهشتي منعقد شد.2 كوثري كه عطاي ويژه الهي است. موجودي كه زهره سماء و زهراي زمين است. چهرهاي كه ثمر نتيجه هستي است. بانويي كه در شمار معصومين است.3 خود معصومه، پدر معصوم، شوهر معصوم، فرزندان معصوم ميباشند.
بانويي كه محبت و ولايت او و خاندان او مزد رسالت و از فرائض ديني بشمار ميآيد.4
صديقه طاهرهاي كه مظهر رضاي الهي و غضب ربوبي است.5
و مدال افتخار سيده نساءالعالمين را در فرآينش به خود اختصاص داده است6. بانويي كه امام صادق (ع) فرمود:
و هي الصديقه الكبري و علي معرفتها دارت القرون الاولي.
او صديقه كبري است كه بر محور شناخت او قرنهاي گذشته دور زده است.7
اگر چه پيرامون شخصيت آسماني بانوي بانوان جهان حضرت فاطمه زهرا (س) بسي كتابها نگاشته شده و فراون سخن رانده شده است، اما گويا اگر هزاران برابر آن نيز قلم زده شود و سخن گفته شود باز قطرهاي در مقابل اقيانوس بيكرانة فضيلتهاي حضرتش ميباشد.
و به تعبير حكيمانه حضرت آيت الله جوادي آملي، گفتار و نوشتار هر چه بلند و پر معنا و نغز و رسا باشد، توان معرفي شخصيتي كه اصلش از عالم ملكوت و شاخ و برگش در جهان ناسوت گسترده است را ندارد8. عارفي همچون حضرت امام خميني ره با آن جايگاه علمي و عرفانياش از درك عظمت و مقام والاي حضرت زهرا (س) اظهار عجز و ناتواني كرد و فرمود: هر كس با هر بينش درباره او سخن گفته است از عهدة ستايش او بر نيامده است. چونكه دريا را در كوزهاي نتوان گنجاند9.
فضل زهرا را بشر كي توان احصا كرد
قطره را قدرت نباشد وصف از دريا كند
و من خود را قاصر ميدانم در مورد حضرت صديقه ذكري كنم10. فاطمه به مرتبهاي رسيده است كه دست همه از او كوتاه است. حضرت فاطمه يك فرد معمولي نبود بلكه يك موجود ملكوتي است كه در عالم به صورت انسان ظاهر شده است. موجودي الهي جبروتي در صورت يك زن ظاهر شده است.
زن كه تمام خاصههاي انبياء در اوست، زني كه اگكر مرد بود نبي بود، زني كه اگر مرد بود جاي رسول الله (ص) بود11.
ما را كجا به كوي تو ممكن بود وصول
كانجا خيال را نبرد قدرت نزول
در وصف ذات پاك و كرامات بيحدت
گرديده نطق الكن و حيران شـود عقـول12
مقام معظم رهبري مدظلهالعالي هم فرمود:
براي انسانهاي كوچكي مثل من خيلي دشوار است كه بخواهند دربارة آن عظمت سخن بگويند. ما خيال و يك تصوير و يك نقش در ذهنمان ميگذرانيم، اين كجا و واقعيتها و حقيقتها كه بسي عظيمتر از ذهن است كجا- واقعاً دختر پيامبر معماي ناگشوده ذهن بشر و معارف بشري است، حقيقتاً براي ذهن قاصر ما، آن علو درجه معنوي و ملكوتي ام الائمه- النجباء (س) قابل درك نيست و به قدر فهم خود ممكن است شمهاي از رشحات را درك كنيم13.
آري فاطمه مجهوله القدر است همانگونه كه مخفيه القبر است14. منزلت و قدر او مجهول و نهان است همان سان كه تربت و قبر او مخفي و پنهان است. لذا آن حضرت را فاطمه ناميدهاند چونكه مردم از شناخت حقيقت او دور مانده و محروم شدهاند.
قال الصادق (ع): انما سميت فاطمه لان الخلق فطموا عن معرفتها15.
پس چه قلمي سزاوار ترسيم شخصيت ملكوتي حضرت فاطمه است، چه فكري ياراي توانايي درك فضائل او را داراست چگونه ممكن است ابعاد شخصيت آن بزرگوار در گفتار ما خاكيان محدود، جلوهگر شود. پس بايد اعتراف و اذعان نمود كه انسان نميتواند شخصيت والاي حضرت را آنگونه كه هست درك كند و تبين نمايد. و براي شناخت و معرفتي مقام والاي آن حضرت بايد از سرچشمه وحي و سخنان معصومين استمداد طلبيد، چه اينكه فاطمه را غير از خدا و رسول (ص) و ائمه (ع) نشناختند و اگر احاديثي هم از خاندان وحي رسيده به اندازه فهم مستمعان بوده، نه به اندازه مرتبت او16. و از سوي ديگر با گذشت بيش از چهارده قرن هنوز ابعاد گوناگون زندگاني حضرت زهرا (س) در اوج غربت و مظلوميت بسر ميبرد و متاسفانه زواياي زندگي او براي بشريت در هالهاي از گمنامي و ابهاد قرار دارد.
و از اينكه دست اندركاران آن كنگره نوراني قدمي در معرفي آن بانوي بزرگ اسلام گرفتهاند جاي تقدير و تشكر دارد. و اين مقاله بر آن است تا فاطمه (س) را از ديدگاه وحي معرفي نمايد. اما از آنجا كه در مورد شخصيت فاطمه (س) و جايگاه والاي آن حضرت در قرآن آيات فراوان بطور مستقيم و غيرمستقيم وجود دارد17، نظير آيات (تطهير، مودت، مباهله، ابرار، امانت، ذيالقربي، صلوات، نور، ضربالمثل، بيوت، مرجالبحرين يلتقيان، ايذاء، سوره قدر، سوره كوثر18 و...)
وليكن با توجه به اينكه تفسير و توضيح اينها در يك مقاله امكان ندارد و حق آنها اداء نميگردد. لذا آنچه در اين نوشتار ميآيد فقط تفسير و توضيح سوره مباركه كوثر در مورد عظمت بينظير فاطمه زهرا (س) بعنوان كوثر قرآن است.
اميد است اين عرض ادب و ارادات به پيشگاه پرعظمت حضرت صديقه كبري مقبول درگاه حق. و فرزندش حضرت مهدي (عج) واقع شود و گامي كوچك در معرفي حضرت بعنوان بهترين الگو براي همه عصرها و نسل ها برداشته شود.
خداوندا، ما را از بركات اين خير كثير كه به پيامبرت مرحمت فرمودهاي نصيب فرما.
بسمالله الرحمن الرحيم. انا اعطيناك الكوثر فصل لربك و انحران شانئك هوالابتر
ترجمه: اي پيامبر، مسلماً به تو كوثر (خير كثير و بركت فراوان) عطا خواهيم كرد، پس (به شكرانة اين نعمت بزرگ) براي پروردگارت نماز بخوان و شتر قرباني كن- مسلماً دشمن تو ابتر و بلاعقب است.
«مشخصات سورة كوثر»
1- بنابر مشهور در مكه نازل شده است ولي بعضي احتمال مدني بودن آن را دادهاند و اين احتمال نيز داده شده است كه اين سوره دوباره نازل شده يكبار در مكه و بار ديگر در مدينه ولي رواياتي كه در شأن نزول اين سوره در تفاسير فريقين ذكر شده، قول مشهور را كه اين سوره مكي است تاييد ميكند.
2- كوچكترين سوره قرآن است كه داراي سه آيه ميباشد.
3- پانزدهمين سوره به ترتيب نزول و يكصد و هشتمين سوره به ترتيب قرآن موجود است.
4- نام اين سوره (كوثر) از اولين آية آن نشأت گرفته شده است.
5- امام صادق (ع) فرمود: هر كس در نمازهاي واجب و مستجب سوره كوثر را بخواند خداوند از آب كوثر نصيب او ميكند19.
6- اين سوره كوچك در طول تاريخ همانند ندارد و دشمنان معاند اسلام كه در نابودي اسلام از هيچ كوششي كوتاهي نكردند و نميكنند، از آوردن كوچكترين سوره مانند كوثر عاجز ماندهاند و خداوند هم در قرآن فرمود، ان كنتم في ريب مما نزلنا علي عبدنا فأتوا بسوره من مثله20.
ترجمه: اگر شكي در قرآني كه بر حضرت محمد (ص) بندة خود فرستاديم داريد، پس مثل يك سوره آن را بياوريد.
شأن نزول: عاص بن وائل از سران مشركان مكه بود، بعد از فوت پسر رسول الله (ص) بنام عبدا..، پيامبر خدا را ابتر ناميد و عرب هم كسي را كه پسر نداشت ابتر (بلاعقب) ميناميد21 سوره كوثر نازل شد و پيامبر اكرم را به اعطاي كوثر و نعمتهاي فراوان بشارت داد و دشمنان را ابتر خواند.
اعجاز سوره كوثر: مرحوم علامه طباطبايي فرمود سوره كوثر يكي از ملاحم و خبرهاي غيبي قرآن كريم است، چونكه خداوند بعد از ارتحال پيامبر اكرم بركتي در نسل آن جناب قرارداد به طوري كه در همه عالم هيچ نسلي معادل آن ديده نميشود با آنكه اين همه بلاها بر سر ذريه پيامبر آوردند و گروه گروه آنها را كشتند.22
با توجه به اينكه اين سوره مكي است و حكومت و امكانات در دست مشركان مكه بود و مسلمين در وضع خوبي نبودند و فرزندان پسري پيامبر از دنيا رفته بودند و دشمنان هم زخم زبان ميزدند و پيامبر را ابتر ميناميدند و از آنجائيكه فرزند پسري را تداوم بخش برنامه پدري ميداشتند، لذا اميدوار بودند با رفتن پيامبر كسي نيست كه راه او و آئين او را ادامه دهد و پيامبر از اين جريان ناراحت بود و خداوند هم هنوز به پيامبر فاطمه (س) را نداده بود.
نزول اين سوره در آن فضا و شرايط هم تسليخاطر و بشارت بزرگ بر پيامبر بود تا در برابر ياوهگوييهاي دشمنان قلب مباركش آزرده نشود و در عزم آهنين او فتور و سستي راه نيابد و از انبوه جمعيت آنها و امكانات فراواني مادي كه در اختيار دارند نگران نشود، چرا كه خيلي كه منبع هم خيرات است اعطاء خير كثير را به پيامبر نويد ميدهد كه به احدي نداده است. از سوي ديگر پاسخ كوبندهاي به سران كفر و شرك و ضربهاي بود به اميدهاي دشمنان اسلام. و از طرف ديگر بصورت غيبي خبر ميدهد كه پيامبر بلانسل و دودمان نميماند بلكه نسل و دومان او زياد خواهد شد و دشمنان پيامبر ابتر خواهند ماند.23
پس اين سوره پيشگويي براي آينده است كه آينده از آن پيامبر است و خبرهاي اعجازآميز از آيندههاي دور و نزديك، كه همه اين پيشگوييها محقق شد، هم خيرات و بركات فراوان بر پيامبر نازل شد و هم دودمان پيامبر در جهان بطور فراوان وجود دارند و هم دشمنان پيامبر كه در آن زمان زياد بودند تار و مار شدند و امروز آثاري از آنها باقي نمانده است، در حاليكه طوائفي، همچون بنياميه و بنيعباس كه به مقابله با پيامبر و فرزندان او برخاستند، روزي آنقدر جمعيت داشتند كه كسي فكر نميكرد ابتر شوند و همه آنها از بين بروند24.
و هم برنامه اسلام و قرآن كه آئين پيامبر بود در سراسر جهان گسترده و فراگير شد.
توضيح و تفسير آيه: انا اعطيناك الكوثر: در اين جمله كوتاه براي بيان مطلب چند تاكيد بكار رفته است.
-ان- از ادات تاكيد در ادبيات عرب است
- ضمير جمع بجاي مفرد- روال طبيعي اين بود كه ضمير مفرد و بصورت متكلم وحده ذكر گردد (اني) اما ضمير جمع و بصورت متكلم معالغير آورده شد (انا) و اين تعبير براي بيان عظمت است25.
- ذكر فعل ماضي بجاي مضارع تأكيد سوم است.
خداوند در اين سوره به پيامبرش تسليخاطر ميدهد كه در آينده به تو خير كثير خواهيم داد... و در اينجا بايد فعل مضارع آورده شود اما ماضي ذكر شد و در ادبيات عرب ذكر ماضي بجاي مضارع تاكيد ديگر بر مطلب است كه تحقق اين وعده آنقدر حتمي است كه مثل اينكه محقق شد. پس در اينجا با سه تاكيد به پيامبرش ميگويد، ما مسلماً و محققاً و حتماً به تو كوثر خواهيم داد.
نكته ديگر: تعبير اعطيناك دليل بر اين است كه كوثر عطيه الهي به پيامبر است اما در مورد قرآن تعبير اتيناك بكار بوده شد. و لقد اتيناك سبعا من المثاني و القران العظيم26. و قد اتيناك من لدنا ذكراً 27. اما در اينجا تعبير اعطيناك بكار برده شده است كه نوعي اعطاء و بخشش و بشارت بزرگي به پيامبر عظيمالشان است، كه بداند آن خدايي كه منبع همه خيرات و بركات است، كوثر را در اختيار او نهاده است و كوثر عطيه بزرگ و ويژه الهي است كه و بديهي است هر قدر معطي با عظمتتر معطي هم مهمتر و با ارزش تر خواهد شد.
با توجه به اينكه مخاطب پيامبر اكرم (ص) است و خداوند علي اعلي و غني مطلق و سرچشمه همه خيرات و بركات به پيامبرش وعده كوثر ميدهد. اين چه معني دارد؟ با ملاحظه معطي و معطياليه ارزش معطي بيشتر روشن خواهد شد.
اگر معطي فرد معمولي باشد يا اينكه خداوند باشد فرق دارد و يك وقت عطاء كننده خداوند است يكي وقت فرد معمولي است و از سوي ديگر گاهي به انسان معمولي چيزي ميدهند و گاهي به افضل انبياء و خير خلق الله چيزي ميدهند. يك وقت به پيامبري كه جبرئيل و قرآن بر او نازل و به اوج كمال رسيده به او بشارت خير كثير ميدهند و يك وقت به فرد معمولي بشارت خير كثير ميدهند. به عبارت ديگر خير كثير نزد بازاري و تاجر و ميليارد هر كدام به معناي خاص خودش است.
خداوند متعال در اين سوره به افضل انبياء بشارت كوثر و خيرات و بركات فوق از حد و حصر ميدهد پس توجه به معطي و معطي و معطياليه، عظمت كوپر بيشتر روشن ميشود. و در واقع سوره كوثر، اسم با مسمي است در عين كمي آيات و كلماتش، در بردارنده اسرار و رموزي است كه بزرگان و مفاخر، از دستيابي به عمق آن به عجز و توانايي خويش اعتراف كردند.
معنا و مراد كوثر: كوثر بر وزن فوعل وصف است كه از كثرت گرفته شده و به معني خير و بركت فراوان است و به افراد سخاوتمند هم كوثر گفته ميشود.28
براي كوثر29و علامه طباطبايي تا 26 قول ذكر نمودهاند30. گستره معنايي اين واژه چنان وسيع و جامع است كه از جمله «خير بينهايت» را ميتواند شامل شود و هر كس به مقدار پايه معرفتي خويش چيزي فهميده و سخني بيان كرده و مطلبي نوشته است ولي ظاهر اين است كه غالباً اينها از قبيل بيان مصاديق براي اين مفهوم وسيع و گسترده است و با توجه به شأن نزول و سياق آيات و كلمه ابتر و تسلي بودن سوره و روايات متعدد وارده از ائمه (ع) به نظر ميرسد و مراد از كوثر يا بازرترين مصداق آن، فاطمه زهرا (س) است.
مرحوم علامه طباطبايي علاوه بر ادعاي مستفيضه بودن روايات فرمودند: مناسبترين معني كوثر، كثرت ذريه پيامبر از طريق صديقه كبري (س) است كه شرق تا غرب عالم را فرا گرفته است31. فخررازي مفسر بزرگ اهل سنت در ضمن بيان تفسيرهاي مختلف كوثر گفت:
قول سوم اين است كه اين سوره به عنوان رد بر كساني نازل شد كه عدم وجود اولاد را بر پيامبر اكرم خرده ميگرفتند. بنابراين، معني سوره اين است كه خداوند بر پيامبر نسلي ميدهد كه در طول زمان باقي ميمانند. بعد گفت: اين از عجائب است چونكه در طول تاريخ تعداد زيادي از ذريه پيامبر را كشتند اما در عين حال جهان مملو از آنهاست و علماي بزرگي در ميان آنها از قبيل باقر، صادق و رضا و نفس زكيه... وجود دارند در حالي كه در زمان نزول قران با آنكه از بنياميه اولاد و نسل زيادي بود، اما الان چيزي از آنها در عالم وجود ندارد32. پس مراد از كوثر فراواني ذريه و ماندگاري نسل پيامبر ميباشد كه فقط از طريق وجود با بركت حضرت فاطمه تحقق يافته و خداوند نسلي بينظير و ماندگار در طول تاريخ به پيامبرش عطا فرمود.
نكته: مرحوم علامه طباطبايي در تفسير شريف الميزان فرمود، ظاهر انا اعطيناك الكوثر منت است.33 با آنكه روش و دأب بزرگان و اشخاص كريم اين نيست كه اگر چيزي به كسي ميدهند به رخ او بكشند و منت بگذارند، اما اين كوثر چيست كه اين معادلات بهم ميخورد و خداوند متعال به رخ جيب خود ميكشد و ميفرمايد ما به تو كوثر عطاء كرديم.
مطلب ديگر اينكه خداوند متعال بدون مقدمه و رياضت و زحمت اين كوثر را به پيامبرش عطا نميكند، بلكه بايد چهله بگيرد، لذا جبرئيل امين نازل شد. سلام خدا را به رسولش ابلاغ كرد و عرضه داشت چهل شبانه روز از خديجه دوري گزين. نبيمكرم اسلام روزها روزه و شبها تا صبح عبادت، وقتي جبرئيل و ميكائيل در غروب روز چهلم خدمت پيامبر خدا رسيدند يك ظرف غذا جلوي پيامبر اكرم گذاشتند و بعد از تناول افطاري از اين غذا، به سمت منزل حركت كرد و بدينسان نور فاطمه منعقد شد34. اگر موسي كليم بعد از چهله (و واعدنا موسي ثلثين ليله و اتممناها بعشر و تم ميقات ربه اربعين ليله 35) آماده شد تا جبرييل بر او نازل و تورات را به او تلاوت كند. اما خداوند متعال به پيامبر اسلام بعد از چهل سالگي و نزول جبرئيل و قرآن، چه چيزي خواهد عطاء كند كه نياز به رياضت دارد. آري نور فاطمه در حالي منعقد ميشود كه والدين او از رهگذر چهل شبانه روز ارتباط خالصانه با خداوند به اوج طهارت روحي دست يافتهاند و خمير مايه آن از پاكترين و بهترين ميوههاي بهشتي تكوين يافته است. و كوثر يكي از نامهاي مبارك حضرت صديقه كبري ميشود. اگر الله اسم جامع و مستجمع همه صفات الهي است، اسم كوثر هم جامع صفات حضرت زهراست، لذا علامه شهيد مطهري فرمود: « كوثر بالاترين و مهمترين توصيف است».
وجوه نامگذاري فاطمه زهرا (س) به كوثر:
1- فاطمه كوثر است چونكه فراواني و ماندگاري دودمان پيامبر اكرم فقط از طريق وجود با بركت فاطمه زهرا (س) در جهان تحقيق يافته و خداوند نسلي بينظير و ماندگار به پيامبر اكرم عطاء فرمود اين وجه مطابق با شأن نزول هم هست و دشمنان اسلام با مرگ فرزندان پسري پيامبر اكرم، او را ابتر ناميدند، اما خداوند در آن زمان به پيامبرش تسلي داد كه كوثر نصيب او خواهد نمود و اين وجه دو جهت دارد.
الف: يازده امام معصوم از فاطمه زهرا (س) ميباشند. اگر خداوند به حضرت مريم يك عيسي داد، اما به حضرت فاطمه زهرا (س) يازده عيسي بلكه بالاتر از عيسي داد و عيساي مريم يكي از يارانحضرت مهدي فرزند حضرت زهرا ميباشد. و به تعبير حضرت علامه حسنزاده آملي خداوند به فاطمه زهرا يازده قرآن ناطق داد پس بفهم معناي آيه انا اعطيناك الكوثر را 36.
ب: هزاران هزار نفر از فرزندانو دودمان پيامبر اكرم از طريق فاطمه زهرا (س) سراسر جهان وجود دارند كه در ميان آنها علماء بزرگ و مراجع تقليد و در عصر ما همچون حضرت امام خميني ره و مقام معظم رهبري هستند كه منشأ خيرات و بركات فراوان شدهاند.
علامه طباطبائي، فخر رازي و ديگر مفسران بزرگ قرآن به اين موضوع هم اشاره نموده
2-فاطمه كوثر است به خاطر آنكه همه بايد به او اقتدا كنيم و دستورات و معارف و احكام دين را بوسيله او و فرزندان او بگيريم اين همه رواياتي كه از ابواب مختلف اسلام از ائمه معصومين به ما رسيده كه فقط در كتاب شريف وسائلالشيعه قريب سي و پنج هزار روايت وجود دارد، از طريق فرزندان حضرت صديقه كبري بوده است. همچنانكه حضرت امام خميني ره نيز به اين مطلب اشاره فرمودند38.
3- فاطمه كوثر است چونكه عمدهترين رمز بقاي اسلام از طريق فاطمه است.
اگر فاطمه نبود ائمه هم نبودند، لذا از اسلام هم خبري نبوده است. اگر حسين فاطمه نبود بنياميه اسلام را از بين ميبردند، اگر فرزندان زهرا (س) نبودند بنيالعباس اسلام را محو ميكردند. اگر اسلام در سراسر كرة زمين گسترش يافت با حضور و ايثارگري ائمه و ذريه پيامبر بوده است. و اصولاً رمز بقاي اسلام ناب محمدي (ص) و علوي (ع) از طريق فرزندان فاطمه در طول تاريخ بوده است. يعني همچنانكه فرزندان جسماني پيامبر به وسيلة فاطمه زهرا (س) در جهان گسترش يافت، آئين پيامبر و تمام ارزشهاي ديني و قرآني و ولايي هم توسط فاطمه و فرزندانش و علماء و نويسندگان و فقها و محدثين و مفسران محافظت و گسترش يافت.
آري وجود فاطمه منبع خير كثير است كه هم باعث ماندگاري رسالت پيامبر شده است و هم عامل جاودانگي نسل پاك او.
چه زهرا شد علت مبقي دين
چــه زهــرا كه گــر ذات پاكش نبودي
دل آسوده ميباشد اندر زمانه
زمين گـــردد از نسل پــاكت گلستان
چه زهرا كه از عالمي گشته مهتر
شدي غنچه ديـن و رســــم تــو پــرپــر
كه نسل تو بر پاست زين يكه دختر
زمــــان گــــردد از آل طــه منـــــور 39
4- فاطمه زهرا (س) خير كثير است، چونكه اگر اين عالم پا برجاست و به انسان رزق و روزي ميرسد به طفيل وجود نازنين فرزندان حضرت زهرا (س) است. اما صادق (ع) فرمود:
لو بقيت الارض بغير امام لساخت40. اگر زمين بدون حجت خدا باشد زمين اهلش را فرو ميبرد بيمنه رزق الوراء و بوجود ثبتت الارض و السماء به طفيل وجود حجه خدا آسمان و زمين پا برجاست و روزي ميدهند و در زيارت جامعه هم در خطاب به ائمه معصوميت (ع) عرضه ميداريم بكم يمسك السماء ان تقع عليالارض. بواسطه شما آسمانها نگهداري ميشود و بر زمين نميافتد اگر هم و غمي و مشكلي از انسان رفع ميشود بواسطه فرزندان فاطمه (س) است. بكم ينفس الهم و يكشف الضر و اگر اعمال ما قبول ميشود بواسطه آنهاست. بكم تقبل الطاعه المفترضه»41.
5- فاطمه زهرا (س) كوثر است. چونكه از فاطمه مصحفي باقيمانده است كه ارث ولايت است و ائمه (ع) براي مسائل گوناگون به آن مراجعه ميكنند. و علم گذشته و حال و آينده در آن وجود دارد كه خودش به حضرت امير (ع) گفت: ادن لاحدثك بما كان و بما هن كائن و بما لم يكن الي يوم القيمه حين تقوم الساعه42 و حضرت امام خميني (ره) در اين باره ميفرمايند:
من راجع به حضرت صديقه سلام الله عليها خودم را قاصر ميدانم كه ذكري بكنم، فقط اكتفا ميكنم به يك روايت كه در كافي شريفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روايت اين است كه حضرت صادق (ع) سلام الله عليه ميفرمايد: فاطمه سلام الله عليها بعد از پدرش 75 روز زنده بودند در اين دنيا بودند و حزن و شدت بر ايشان غلبه داشت و جبرئيل ميآمد خدمت ايشان و به ايشان تعزيت عرض ميكرد و مسائلي از آينده نقل ميكرد43. ظاهر روايت اين است كه در اين 75 روز مراوده بوده است، يعني رفت و آمد جبرئيل زياد بوده است و گمان ندارم كه غير از طبقه اول از انبياي عظام دربارة كسي اينطور وارد شده باشد كه در ظرف 75 روز جبرئيل اين رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتيهاي كه واقع ميشده است. مسائل را ذكر كرده است و آنچه كه به ذريه او ميرسيده است. در آتيه، ذكر كرده است و حضرت امير هم آنها را نوشته است. كاتب وحي بوده است حضرت امير، همان طوري كه كاتب وحي رسول خدا بوده است... كاتب وحي حضرت صديقه در اين 75 روز بوده است. مسئله آمدن جبرئيل براي كسي يك مسئله ساده نيست. خيال نشود كه جبرئيل براي هر كسي مي آيد و امكان دارد بيايد، اين يك تناسب لازم است بين روح آنكسي كه جبرئيل ميخواهد بيايد و مقام جبرئيل كه روح اعظم است... اين تناسب بين جبرئيل كه روح اعظم است و انبياي درجة اول بوده است مثل رسول خدا و موسي و عيسي و ابراهيم و امثال اينها، بين همه كس نبوده است. بعد از اين هم بين كسي ديگر نشده است. حتي دربارة ائمه همه من نديدهام كه وارد شده باشد اينطور كه جبرئيل بر آنها نازل شده باشد فقط اين است كه براي حضرت زهرا سلامالله عليها است آنكه من ديدهام كه جبرئيل بطور مكرر در اين 75 روز وارد ميشده و مسائل آتيهاي كه بر ذرية او ميگذشته است، آن مسائل را ميگفته است و حضرت امير ثبت ميكرده است و شايد يكي از مسائل كه گفته است راجع به مسائلي است كه در عهد ذرية بلند پاية او حضرت صاحب سلام الله عليه است براي او ذكر كرده است كه مسائل ايران جزو آن مسائل باشد، ما نميدانيم.44
حاصل اين مراوده جبرائيل با حضرت زهرا (س) در عرض 75 روز مصحف فاطمه شد كه ارث ولايت و مجموعه گرانسگي است و حضرت امام خميني ره در وصيتنامة خود فرمود: ما مفتخريم كه صحيفه فاطمه كه كتاب الهام شده از جناب خداوند متعال به زهراي مرضيه است از ماست.
6- فاطمه كوثر است. چون كه در حجرهاي كوچك و محقر انسانهايي تربيت كرد كه به سبب عدد چهار، پنج نفرند اما به حسب واقع تمام قدرت حق تعالي و صفات الهي در اين خانواده متحلي شد. نورشان از عالم خاك تا آنسوي افلاك و از عالم ملك تا آنسوي ملكوت اعلي ميدرخشد45.
7- فاطمه كوثر است، چونكه نبي مكرم اسلام فرمود: اگر همه نيكي ها و خوبيها و ارزشهاي عالم بصورت يك شخص در آيد، آن شخص فاطمه است بلكه برتر و بزرگتر است و لو كان الحسن شخصاً لكان فاطمه بل هي اعظم.46
و به تعبير امام خميني (ره): تمام ابعادي كه در انسان متصور است در فاطمه (س) جلوه كرده، او موجود ملكوتي است كه در اين عالم بصورت انسان ظاهر شده. موجود الهي جبروتي كه در صورت يك انسان ظاهر شده است. زني كه تمام خاصههاي انبياء (ع) در اوست.47
8- فاطمه كوثر است، چونكه روايت شده، لولاك لما خلقت الافلاك و لولا علي لما خلقتك و لولا فاطمه لما خلقتكما.48
پس براساس اين روايت، خلقت پيامبر و ائمه و اين عالم با آن همه كرات و سيارات و كهكشانها و مواهب خدادادي، از بركت وجودي فاطمه (س) است.
آري اگر فاطمه نبود آدم دم نميزد، نوح نوحه نميكرد. ابراهيم در آتش سوخت و موسي در نيل غرق و نسيم مسيح نميوزيد و بوي گل محمدي آفاق و انفاس عالم را در نميورديد.
اگر فاطمه نبود محمد (ص) را مادر (ام ابيها)49 و علي را همسر و حسن و حسين، سيد شباب اهل الجنه نبودند، اگر فاطمه نبود مهدي (عج) نبود و اگر مهدي نبود مهد عالم نميجنبيد و نبض زمان نميتپيد، زمين اهلش را ميبلعيد و اگر فاطمه نبود روح خدا خميني (ره) نميخروشيد و سيد علي خامنهاي، علي زمان نميشد.
هستيِ هستي به بود فاطمه است
مهر محراب سجود فاطمه است
قصـه را كـــوته كنــم كـــانــــدر ازل
عـلت خلقــت وجــود فــاطمــــه است
9- فاطمه كوثر است: چونكه از فاطمه زهرا (س) آثاري زيادي از جهت نظري و شيوههاي عملي براي بشريت باقي مانده است، از قبيل انفاق و ايثار: (يطعمون الطعام علي حبه مسكينا و يتيما و اسيرا)50. عبادت و بندگي، اخلاص. زهد و ساده زيستي، صبر و بردباري، عصمت، عفت، حجاب، همسرداري، تربيت فرزندان، شيوههاي دفاع از ولايت و امامت، فعاليتهاي سياسي اجتماعي، خطبهها و رفتار و سخنان فاطمه (س) و ... اما از حضرت مريم چيزي باقي نمانده است.
10- فاطمه كوثر قرآن است، چونكه خيرات و بركات او در فرداي قيامت هم نصيب محب فاطمه ميشود. چونكه محبت به فاطمه (س) در فرداي قيامت ماية نجات انسان است.
پيامبر خدا فرمود: يا سلمان من احب فاطمه ابنتي فهو في الجنه و من ابغضها فهو في النار، يا سلمان حب فاطمه ينفع في ماه من المواطن ايسر ذلك المواطن الموت و القبر و الميزان و المحشر، الصراط و المحاسبه51.
اي سلمان هر كس دخترم فاطمه را دوست داشته باشد در بهشت و هر كس با او دشمني كند در جهنم است اي سلمان محبت فاطمه درصد مكان نفع ميرساند از جمله هنگام مرگ- قبر- ميزان- مشحر- صراط و موقع حسابرسي.
در يك روايت نوراني ديگر خداوند متعال در خطاب به فاطمه زهرا (س) فرمود:
و عزتي و جلالي و ارتفاع مكاني لقد اليت علي نفسي من قبل ان اخلق السموات و الارض بالفي عام ان لا اعذب مجيبك و محبي عترتك من النار52. به عزت و جلالم سوگند، دو هزار سال قبل از خلقت آسمان و زمين به خود سوگند ياد نمودهام كه دوستان تو و دوستان عترت تو را به آتش جهنم عذاب نكنم. چهره زهراي اطهر كه مظهر عطوفت رحماني و رأفت يزداني است نسبت به شيعيان و پيروان ولايت كه گرد عصيان و غبار طغيان بر سيماي جانشان نشسته است همانند باران رحمتي شست و شوگر ذنوب و رافع كدورات است. الهي و سيدي اسئلك بالذين اصطفيتهم و ببكاء ولدي في مفارقتي ان تغفر لعصاه شيعتي و شيعتي ذريتي53. اي معبود و مولاي من، به حق انسانهاي برگزيدهات و به حرمت اشكهاي فرزندانم از تو مسألت ميكنم كه گناهكاران شيعيان من و پيروان فرزندانم را مورد آمرزش و مغفرت قرار بده.
11- فاطمه كوثر قرآن است. چونكه نسبت خانوادگي او شهره جهاني دارد. پدري چون پيامبر اسلام افضل انبياء و مادري چون خديجه كبري كه پيشرفت اسلام مديون اوست. كسي كه بارها خداوند به او سلام رساند، همسري چون علي مرتضي (ع) كه برترين انسان بعد از پيامبر و خانه زاد خداست. فرزنداني چون حسن و حسين (ع) سيدي شباب اهل الجنه، خود معصومه، پدر معصوم، همسر معصوم و فرزندان معصوم.
نبي مكرم اسلام، به دخترش فرمود: يا فاطمه خير الانبياء منا و هو ابوك خير الاوصيا منا و هو بعلك و منا سبطا هذه الامه و سيدي شباب اهل الجنه الحسن و الحسين و هما ابناك و الذي نفسي بيده، منا مهدي هذه الامه و هو من ولدك؛ اي فاطمه بهترين انبياء از ماست و او پدر توست بهترين اوصيا از ماست و او شوهر توست حسن و حسين سرور جوانان اهل بهشت از ماست و آنها فرزندان تو هستند قسم به خدائي كه جان من در دست اوست مهدي اين امت از ماست و او هم از فرزندان تو است.
12- فاطمه كوثر زلال و جوشان قرآن است. چونكه هر كس به در خانه او مراجعه كرد و به او توسل جست نااميد برنگشت. سند بزرگ اين فضيلت آيه مباركه « و يطعمون الطعام علي حبه مسكينا و يتيما و اسيراً54» ميباشد، عموم راويان شيعه و سني شأن نزولي براي اين آيه نقل كرده اند كه حضرت زهرا (س) و اهل بيت طبق نذري كه كرده بودند، سه روز را روزه گرفتند. در حاليكه خود نيازمند بودند و علي (ع) سه من جو جهت افطار قرض نمود. هنگام افطار سائلي بر در خانه آمد و اظهار نياز كرد، حضرت فاطمه (س) و اهل خانه، مسكين را بر خود مقدم و سهم خودشان را انفاق كردند و خود با آب افطار نمودند، روز دوم هم موقع افطار يتيمي بر در خانه آمد و باز هم غذاي خود را به او بخشيدند و با آب افطار نمودند و روز سوم هم اسيري موقع افطار بر در خانه آمد و آن روز هم ايثار كردند و غذاي خود را انفاق نمودند و سوره دهر در شأن فضيلت اهل بيت نازل شد55.
ارتباط كوثر قرآن با كوثر بهشت
يكي از حقايق كه در بين همه مسلمين شايع و در جوامع روايي و تفسيري شيعه و سني بصورت متواتر وجود دارد مسئله حوض كوثر در بهشت است كه نبي مكرم اسلام هم در حديث معروف و متواتر ثقلين فرمودند: اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي ان تمسكتم بهما لن تضلوا ابداً و انهما لن يفترقا حتي يردا علي الحوض56.
دو ميراث گرانسنگ در ميان شما بر جاي من مينهم، كتاب خدا و عترتم. اين دو از هم جدا نخواهند شد تا در حضو كوثر بر من وارد آيند، حوض كوثر نهري است كه مؤمنان براي لياقت يابي حضور در بهشت از آب پاك و پاك كننده آن مينوشند تا لياقت ورود به حريم كبريايي را بيابند.
اينكوثر بهشتي چه نسبتي با كوثر قرآن كه همان كوثر محمدي يعني وجود نازنين حضرت زهرا (س)، دارد؟
درك اين مطلب مشكل است اما با توجه به حديث ثقلين شايد به همين اندازه بشود گفت كه: صاحب كوثر بهشتي رسول خدا و ساقي آن اميرمؤمنان و حقيقت آن باطن فاطمه زهرا (س) است. بنابراين حوض كوثر ميعادگاه قرآن و عترت است كه اتحاد و يگانگي قرآن و عترت آشكار ميشود، چرا كه حقيقت قرآن امري جداي از حقيقت اهل بيت نيست، بلكه يكي قرآن ناطق و ديگري قرآن صامت است.
آري تجلي باطن و حقيقت فاطمه زهرا (س) در بهشت برين، سرچشمه كوثر است كه طهارت بخش بهشتيان براي فيض حضور الهي ميباشد.
پس فاطمه، طاهرهاي است كه طهارت بخش اهل بهشت، بتولي است كه لياقت بخش فيض حضور الهي، تقيهاي است تلاقي گاه قرآن و عترت با نبوت.
او كيست كه هم قران را و هم نبوت را و هم امامت را در خود جاي داده است و در دوران زندگي كوتاهش هم تداوم بخش رسالت پدر و حفاظت بخش امامت و ولايت همسر و ايمن بخش كتاب خدا، استمرار دهنده خط رسالت و امامت است57.
شگفتا كه شگفتي و شيفتگي بشر را با تو پاياني نيست:
نخل نبوت زتو شد بارور
باغ امامت زتو شد پر شجر
مهر تو رخشان زبلنداي عرش
سفره تو گسترةْ عرش و فرش
علت غايي به دو عالم تويي
جوهرة عالم و آدم تويي
خلق تو را امر تو را جان تــو راست
جلوه گه صورت جـانان تــو راست58
فصل لربك وانحر؛
اكنون كه چنين است براي پروردگارت نماز بخوان و قرباني كن.
اين كوثر و خير كثير و نعمت بزرگ، شكرانه عظيم هم لازم دارد و لذا فقط براي پرودگار خودت و منعم اين نعمت شكرگزار باش و در عمل هم نماز بخوان و سر به سجده شكر بگذار و هم خوني بريز و شتر قرباني كن.
فاء در فصل، فاء تفريع است پس به خاطر اعطاء كوثر و عطيه الهي هم برترين عبادت را كه نماز باشد بجاآور و هم بزرگترين قرباني كه نحر شتر باشد انجام بده.
لربك يعني مربي اين كوثر رب توست. فاطمه را خدا تربيت كرده پس بخشنده و تربيت كننده اين عطيه، همان رب توست پس عبادت و قرباني را فقط براي او انجام بده.
نكته: روش بزرگان اين نيست اگر به كسي چيزي ميدهند در مقابل از او چيزي بخواهند اين از اشخاص بزرگ و كريم صحيح نيست تا چه رسد به خداوندي كه خالق كريم و كريمان است اما سؤال اين است اين دأب و روش بزرگان چرا در اين سوره مراعات نشد و خداوند متعال در مقابل اعطاء كوثر قرآن، به پيامبرش دستور ميدهد كه دو كار را انجام بدهد، هم نماز بخواند و هم خوني بريزد. اين دلالت ديگر بر عظمت آن عطيه الهي يعني كوثر دارد.
ان شانئك هو الابتر
ترجمه مسلماً دشمن توابتر و بلاعقب است.
ان- از ادات تاكيد در ادبيات عرب است.
هو ضمير فصل در ادبيات عرب براي تأكيد هم بكار ميرود.
در زمان نزول قرآن دشمنان پيامبر، داراي فرزند و نوه و نتيجه زياد بودند بطوري كه طوائف بنياميه، بنيعباس قابل شمارش نبودند59، اما نبي مكرم اسلام داراي فرزند نبود. اين آيه مباركه كه در آن شرايط با دو تأكيد فرمود، حتماً دشمن تو ابتر و بلاعقب است و اين پيشگويي قرآن، الان محقق شده است و از اخبار غيبي و اعجاز قرآن به شمار ميآيد و به تعبير مرحوم علامه طباطبايي. اين از ملاحم و خبرهاي غيبي قرآن كريم است.60
دشمنان پيامبر با مرگ فرزندان پسري، خوشحال، و انتظار مرگ آن حضرت را ميكشيدند تا با ارتحال او، اسلام هم برچيده شود. چونكه خيال ميكردند از پيامبر فرزندي نمانده كه راه او را ادامه دهد اما از بركت وجود كوثر قرآن علاوه بر اينكه نسل و ذريه پيامبر بوسيله فاطمه زهرا (س) در جهان گسترش يافت، آئين او و تمام معارف و احكام اسلام هم از يك منطقه خاص و محدود عبور كرده و جهان را فرا گرفته است و اسلام سه نفره به يك و نيم ميليارد مسلمان و يك كشور اسلامي به پنجره و هفت كشور اسلامي رسيده و اين هم از بركات و خيرات حضرت صديقه كبري، كوثر قرآن است.
نكته: هر كس فاطمه را دارد همه چيز دارد. اما اگر كسي فاطمه را نداشته باشد هيچ چيز ندارد و ابتر خواهد بود و چون پيامبر خدا فاطمه را دارد همه چيز دارد و دشمن پيامبر كه فاطمه را ندارد ابتر است و هيچ ندارد.
فاطمه در يگانه
از آنجاييكه فاطمه يكدانه و بينظير است، سوره و كلمات آن « اعطيناك- كوثر- شانئك- ابتر» هم در قرآن تكرار نشده است. و اگر فاطمه همانندي داشت، سوره كوثر هم ميتوانست همانندي داشته باشد، لذا گفته شده، فاطمه زهرا (س) مظهر صفت « ليس كمثله شيء» خداوند است. يعني صفت همانند نداشتن خداوند در اين عالم در فاطمه تجلي يافته و همانند زهرا در اين دنيا وجود نداشته و نخواهد داشت و حقيقتي است يكدانه و بينظير چه اينكه در طول تاريخ بشريت در ميان انبياء و اولياء سراغ نداريم كه:
1- در سن 18 سالگي جبرئيلي امين با او مراوده داشته باشد61
2- اين مراوده به قدري باشد كه در عرض 75 يا 95 روز بصورت مصحف در آيد و كاتب آن هم اميرالمؤمنين (ع) باشد62.
3- ليلهالقدر و ظرف يازده قرآن ناطق باشد.63
4- هم باعث ماندگاري رسالت پيامبر و هم استمرار بخش خط ولايت و هم عامل جاوداندگي نسل پيامبر (ص) گردد.
5- مدال افتخار سيده نساء العالمين را در آفرينش به خود اختصاص دهد.
6- رضايت و خشم او ميزان رضايت و خشم خدا و رسول گردد.
7- شريف ترين نسب عالم را دارا باشد.
و...
آري او ثمرة خلقت و عصاره رسالت و مادر ولايت و امامت، آئينهي تمامنماي پيامبر، مظهر صفات كماليه و جماليه حق و حقيقت ليلهالقدر64 و بالاخره تمام ابعادي كه براي يك انسان متصور است در فاطمه زهرا جلوه كرده است. او حقيقتي يكدانه و بينظير كه همانند ندارد، او حوراء انسيه است65.
نبي مكرم اسلام ضمن حديثي فرمود: دخترم فاطمه از هر جهت بهترين و برجستهترين مخلوق روي زمين است.
ان فاطمه ابنتي خير اهل الارض عنصرا و شرفا و كراماً 66.
فاطمه فاطمه است، محدثه است، صديقه است، مباركه است، مرضيه است، راضيه است، كوثر است و بالاخره شخصيتي كه هرگز تاريخ در طول حيات خود تكرار نميكند و همچون خورشيدي بر تارك اسلام ميدرخشد.
فاطمه اسوه بينظير
پروردگار عالم در قران كريم شيوههاي متفاوتي را براي تربيت انسان ارائه فرموده است. يكي از مؤثرترين و كارآمدترين شيوههاي تربيتي كه در قران به كرات بطور مستقيم و غيرمستقيم مورد توجه قرار گرفته، ارايه الگوهاي شايسته ميباشد.
قد كانت لكم اسوه حسنه في ابراهيم و الذين معه67 در ابراهيم و كساني كه با او بودند براي شما الگويي نيكوست.
ضرب الله مثلا للذين امنوا امراه فرعون68. خداوند براي مؤمنين همسر فرعون را مثل زده است. لقد كان في رسول الله اسوه حسنه69 در پيامبر خدا براي شما الگويي نيكو وجود دارد.
از آنجائيكه حضرت زهرا (س) استمرار اسوه حسنه پدر است، او ميوه قلب رسول الله و روح و نور چشم و پارهتن رسول خدا است.70 او مظهر رضاي الهي و غضب ربوبي و سيده بانوان جهان بشمار ميآيد، لذا به عنوان الگوي جامع و برتر براي نسل ديروز و امروز و فردا معرفي شده است. و شايد همين رمز و راز آن روايتي باشد كه فرمودند:
نحن حجه الله علي الخلق وجدتنا فاطمه حجه الله علينا71
ما ائمه حجت خداوند بر مردم و ما درمان فاطمه حجت و الگوي امامان است.
امام زمان بهترين خلق روي زمين، الگوي همگان در تمام ابعاد وجودي انسان، هم فاطمه زهرا (س) را اسوه شايسته زندگاني خويش معرفي ميفرمايد.
و في ابنه رسول الله لي اسوه حسنه72 دختر رسول خدا براي من الگوي شايسته است.
فاطمه الگوي من است نه از آن جهت كه مادر من است بلكه بدين جهت كه دختر رسول الله و استمرار رسالت و آئين پدر و تداوم بخش امامت و ولايت است.
آري فاطمه نه تنها الگوي بانوان جهان بلكه اسوه تمام جهانيان در ابعاد مختلف زندگي است در سجاده بندگي، در جلوهگاه وارستگي، در اوج ايثار و انفاق، در زهد و سادهزيستي، در حياء و حجاب و عفاف، در عرصه وظايف خانوادگي، در ميدان صبر و بردباري، در جهبه جهاد فرهنگي -اجتماعي و سياسي و...
مقام معظم رهبري فرمود: شخصيت زهراي اطهر در ابعاد سياسي، اجتماعي و جهادي شخصيت ممتاز و برجستهاي است، به طوري كه همه زنان مبارز و انقلابي و برجسته و سياسي عالم ميتوانند از زندگي كوتاه و پرمغز او درس بگيرند73. لذا به تمام دنيا و همه مجامع علمي و فرهنگي با قاطعيت اعلام ميكنيم كه اگر همانند زهرا داريد معرفي كنيد. و با تمسك به آيات و روايات با صراحت ميگوييم كه همانند آن حضرت وجود نداشته و نخواهد داشت و بهترين الگو در همه ابعاد زندگي براي همه عصرها و نسلها ميباشد.
حضرت آيت الله جوادي آملي فرمود: آنچه در پايان اين خطوط و خاتمه اين سطور ميتوان به يادگار نوشت و در جان سرشت، اعتقاد به كوثر بودن زهرا (س) و الگو بودن دختر بطحاء است. او نه تنها اسوه زنان و رهبر نسوان است بلكه امام مردان و زعيم قاطبه نيكان است74.
فاطمه مدافع حريم ولايت:
يكي از ضروريترين عرصههايي كه بايستي به فاطمه زهرا اقتدا نمود، عرصه دفاع از حريم امامت و ولايت است، او در دوره كوتاه زندگاني خود زيباترين جلوه پاسداري از حرمي امامت را با ايراد خطبههاي حماسي و پرشور و شيوههاي دفاع از ولايت را در دو بخش نظري و عملي به تصوير كشانيد.
در قيام پرحماسه فرهنگياش لحظهاي از افشاگري منحرفان كوتاه نيامد، تا به همه مسلمين در طول تاريخ بفهماند كه سكوت در مقابل مهاجمان فرهنگي پذيرفتني نيست و غفلت در مقابل هدفگيران ولايت، عقلايي نيست و افشاگري توطئههاي منافقين داخلي و آگاهسازي غافلان و سادهانديشان وظيفه همه علما و بزرگان و خواص جامعه است.
و در نهايت مجروح شدن و سيلي خوردن و به خون نشستن و فرزند دادن و از پاي ننشستن در مرزباني از اسلام ناب محمدي (ص) و حمايت نظري و عملي از ولايت و امامت و استمرار رسالت و امامت يعني ولايت فقيه در عصر غيبت امام زمان عج، سيره فاطمي و علوي حسيني است. حضرت آيتالله جوادي آملي در اين باره ميفرمايد: اگر او را در يكي از عاليترين چهرهها و برجستهترين صورتهايش كه همانا دفاع از حريم ولايت است بنگري، مشاهده ميكني درياي وجودش به جوش آمده و موج هستياش به اوج رسيده، همه و همه را فداي راه علي و نثار مقام علي (ع) مينمايد و ميگويد يا علي جانم فداي جان تو و نفس من نگهبان نفس تو باد. قالت روحي لروحك الفداء و نفسي لنفسك الوقاء.75
اميد است با پيروي از سيرة فاطمي در همة ابعاد زندگي، شكر عملي اين عطيه الهي را بجا آورده و در حفظ و نشر و گسترش آن براي نسل امروزي كوشا باشيم.
پينوشتها:
1- بحارالانوار، ج43، ص 5
2- زهرا برترين بانوي جهان، ص 20 و 76
3 -آي تطهير- امالي صدوق ص 393- علامه حسنزاده آملي در هزار و يك نكته فرمود: اما فخر رازي كه مشهور به امام المشككين است و درهر مسأله شك كرده در مورد عصمت فاطمه زهرا (س) تسليم محض لسا. (نكته 748)
4 - قل لااسئلكم عليه اجراً الا الموده فيالقربي-شوري آيه 23- امام شافعي پيشواي فرقه شافعيان در اين باره چنين سروده است: يا اهل بيت رسول الله حبكم فرض من الله فيالقرآن انزله (اي اهل بيت رسول خدا دوستي شما واجبي است كه در قرآن نازل شده است
5 -ان الله يغضب لغضب فاطمه و يرضي لرضاه. بحارالانوار ج 43 ص 19- امالي صدوق ص 214
6 - زهرا برترين بانوي جهان ص 78
7-بحارالانوار ج 43 ج 105، شاعر عرب هم در اين باره چنين سروده است. و حبها من الصفات العاليه عليه دارت القرون الخاليه
8 -سرچشمه انديشه، ج2، ص99
9 -صحفيه نور ج 12 ص 72 قسمتي از پيام امام خميني ره در تاريخ 15/2/59
10 -صحيفه امام ج 20 ص4
11- صحيفه امام ج 7 ص 337-338
12 -مناقب فاطمي ص 78
13 -حديث ولايت ج 3 ص 167
14 - المخفيه قبرها و المجهوله قدرها
15 - بحارالانوار ج 43 ص 65- هزار و يك نكته علامه حسنزاده آملي نكته اول.
16 - صحفيه نور ج 12 ص 72
7 -درباره حضرت زهرا بيش از 50 آيه قرآن تاويل شده است
8 -آدرس آيات: تطهير احزاب 33-مودت، شوري 23- مباهله، آلعمران 61- ابرار، دهر 8- امانت، احزاب 72- ذيالقربي، اسراء 26- صلوات، احزاب 56- نور، نور 35- ضربالمثل، ابراهيم 24- بيوت، نور 36- مرجالبحرين الرحمن 16- ايذاء احزاب 57.
9 - تفسيرالميزان -ج 20- ص370
20 - بقره 23
21 -تفسير مجمعالبيان 10 ص 836 و تفسير نمونه ج 27 ص 368
22 - تفسير الميزان ج 20 ص 371
23 - تفسير نمونه ج 27 ص 377
24 - تفسير نمونه ج 27 ص 377
25 - تفسير الميزان ج 20 ص 371
26 - حجر 78
27 - طه 99
28 -تفسير مجمعالبيان ج10 ص 835
29 -تفسير كبير ج 32ص 124
30 -تفسير الميزان ج 20 ص370
31-تفسير الميزان- ج20-ص 370
32- تفسير كبير ج 32 ص 124
33 -تفسير الميزان ج 20 ص 370
34 -بحارالانوار ج16 ص 78
35-اعراف 142
36 -فص حكمه عصميته في كلمه فاطميه ص 60
37 -تفسير الميزان ج 20 ص 370 تفسير كبير ج 32 ص124- تفسير نمونه ج 27 ص 376- تفسير مجمعالبيان ج 10 ص 836
38 -صحيفه امام ج 19 ص 184
39 -مناقب فاطمي ص 92
40 -اصول كافي باب ان الارض لاتخلومن حجه
41 -مفاتيح الجنان زيارت جامعه كبيره
42 -بحارالانوار ج 43 ص8
43 -اصول كافي ج1 ص 457
44 -صحيفه امام ج 20 ص 5 و 4
45 -صحيفه امام ج 16 ص 87-193
46- فرائت السمطين، ج 2 ص 68
47- صحيفه امام، ج7، ص 337
48 -سفينه البحار، ج2.
49 -روايت شده كه پيامبر اسلام فاطمه را به كنيهام ابيها يعني مادر پدر ميخوانده فص كلمه عصمتيه في كلمه فاطميه- ص 45
50- سوره دهر-8
51 -فرائد السمطين، ج2 ص 67
52 -فرائد السمطين، ج2 ص 67
53 - سرچشمه انديشه-ج2-ص 103
54 -دهر- 8
55 -الغدير ، ج3، ص107-111- و غالب تفاسير شيعه و سني
56 - الغدير، ج1 ص 31
57 -اين مطالب برگرفته از فرموده علامه آيه ا... مصباح يزدي در كتاب جامي از زلال كوثر ص 23-24
58 -مناقب فاطمي، ص 22
59 - تفسير نمونه، ج 27، ص377
60 -تفسير الميزان ج 20، ص 371
61 - اصول كافي ج1 ص 241
62 - همان
63 -در روايتي شب قدر تفسير به فاطمه زهرا شده است ليله فاطمه فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرك ليله الق
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.